23و24 ماهگی نفسم
من هر روز
با حرف هایی که تمام احساس من است
نوازشت میکنم
لمست میکنم
میبوسمت
موهای نرمت را شانه میکنم
صورتت را میشویم
و به تو محبت میکنم تا همیشه مهربون باشی
عاشقتم دختر یکی یکدونم
سلام دخترکم سلام نفسم
آرنیکا من ،دختر مهربونم اینروزا خیلی شیرین زبون شدی ،خیلی کلمه ها رو بلدی و میگی ولی جمله هات در حد دو کلمه ایه
البته کلمات رو هم همرو درست نمیگی و با زبون شیرین خودت صحبت میکنی و خیلی هم باناز صحبت میکنی
بعضی اوقات که خواسته ای داری و یا میخوای خودت رو لوس کنی من رو مامانیم و بابا رو باباییم صدا میکنی
یعنی مامانی من و بابایی من
اینروزا یکم بیشتر رو حرفای خودت پافشاری میکنی و دوست داری حرف حرف تو باشه
وقتی اسباب کشی کردیم ،کاملا اتاقت رو دوست داشتی و روش حساس بودی حتی خانومی که داشت اتاقت رو تمیز میکرد یک لحظه تنهاش نمیذاشتی مبادا دست به وسایلات بزنه
تا چیزی رو برمیداشت که زیرش رو تمیز کنه تندی میگفتی ای آکا یعنی این برای ارنیکاست .وقتی ایشون از اتاقت اومد بیرون تو هم خیالت راحت شد و رفتی سراغ بازیت
از وقتی اومدیم خونه جدید شما هم شبا تو اتاقت میخوابی ،البته اول کلی برات کتاب میخونم و بعدشم برات از ماه و ستاره میگم ، اینکه شب شده وقت خوابه و ... بعدشم برق رو خاموش میکنم ،منم حتما باید کنار تختت رو صندلی بشینم تا خوابت ببره و شما هم بعد از کلی شیطونی و مامان مامان کردن خوابت میبره
از عادت هاتم اینه که باید همیشه شیشه اب بالا سرت باشه و یکی از عروسکاتم تو تخت کنارت باشه
نصف شبم اکثرا دو تا سه دفعه برا آب بیدار میشی نق میزنی و منم میام بهت آب میدم و دوباره میخوابی
دیگه اینکه وقتی مهمون میاد خونمون عاشق اینی که دستشون رو بگیری ببری تو اتاقت و اتاقت رو بهشون نشون بدی با اون زبون قشنگت براشون توضیح بدی، بعدم دیگه بنده خدا ها اجازه ندارن از اتاقت بیان بیرون چون تازه تصمیم میگیری ازشون پذیراییی کنی
اینم دخمل من مجبور شده صبح زود از خواب بیدار بشه
آرنیکا و بازی دالی موشه
و وقتی آرنیکا برا عروسکاش کتا میخونه
اونم از نوع تصویری
قد دوسالگی 89 وزن 12 کیلو با لباس
نازگل من فعلا بای بای