یلدا 93 با آرنیکا وروجک
شب یلدا، شب شعر، شب حافظ شب شور
شب یلدا، شب سرد، شب طولانی اما بیدرد
شب یلدا، شب خرمالو، هندونه و خیار سبز
شب یلدا، کوچیکا و بزرگترا زیر یک سقف
شب یلدا، شب فال، فال حافظ، فال حال
شب یلدا، شب قصههای مادربزرگ و پدربزرگ
شب یلدا، شب انار دونکرده و گلپر و دلار سبز
30 آذر 93 روزیکشنبه بود و این دومین سالی بود که نازگلم در کنار ما بود و این شب طولانی رو با هم گذروندیم
دختر نازم امسال شب یلدا خونه بابا جونشون بودیم و خانواده عمه جونشون و مادربزرگ هم بودن
امسال به خاطر کارایی زیادی که داشتم نمیخواستم برات لباس بدوزم
ولی بازم دلم نیومد که بدون برنامه بگذره
خلاصه عسل جون صبح نذری داشت و منم بعدازظهرش ازش خواهش کردم برات یه پیراهن هندوانه ای بدوزه
و مامان مهربونم هم قبول کرد
برات یه کیک هندونه هم گرفتم و با چند تا کاغذ رنگی هم میزمون رو تزیین کردم
و بعدم علی رغم بدقلق یات چند تا عکس ازت گرفتم
دخترم ازت معذرت میخوام که دو ماهه برات پست جدید نذاشتم
به خاطر جابه جایی نتونستم خیلی ازت عکس بگیرم
جبران میکنم گل گلی مامان
شاد باشی گلم