آرنیکاآرنیکا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

آرنیکا شادی زندگی

یازده ماهگی کلوچه مامان

1392/10/3 1:17
نویسنده : مامان زری
998 بازدید
اشتراک گذاری

آرنیکا ی نازم یازده ماهگیت مبارک

 

یازده ماه از لحظات خوش با تو بودنم سپری شد

اینم یه کیک خوشمزه برای دختر خوشمزم

خیلی دوسسسسسسسسسسسسسسسسست دارم


دخترک زمستانیه من

فصل تولد قشنگت را

با رقص سفید برف ها همچون سفیدی دلت

بر آسمان قلبم جشن می گیرم و صمیمانه فصل شکفتنت را تبریک می گویم

برای اونایی که میان ادامه مطلب


 

سلام دختر خوشگلم ،خوبی عسلم ،جونم، عمرم . میدوستمت حسابی اصلا حتی فکرشم نمیتونی بکنی که چقدر دوست دارم



خب دختر من یازده ماهگیتم تموم شد و حالا وارد ماه دوازدهم شدی و کمتر از یک ماه دیگه روز تولدت میرسه و منم که دیگه از خوشحالی چیزی نمونده ذوق مرگ بشم هههههههههههههه


و اما از کارهای این ماهت برات بگم:

تا دستت به گوشی تلفن یا موبایل میرسه سریع میزاری دم گوشت و

صدا در میاری انگار داری با تلفن صحبت میکنی


غذا خوردنت ای بدک نیست بعضی روزها خیلی غذا میخوری و بعضی روزها هم اصلا میل به غذا نداری، دیگه میل چندانی به سرلاک و خرما که با مغز بهت میدادم نداری و بیشتر سوپ و غذای سفره  مخصوصا برنج و مرغ رو خیلی دوست داری


تا بهت میگیم آرنیکا ما رفتیم در هر شرایطی باشی سریع شروع میکنی به بای بای کردن یعنی به سلامت خوش اومدین ولی تا بریم گریه میکنی و دنبالمون میای


تا صدای آهنگ بلند میشه سریع شروع میکنی به نای نای کردن انقدر با مزه میشی  که نگو و نپرس

حواست به اطرافت  خیلی جمع هستش  مثلا غیر ممکن وسیله ای رو ببینی و بخوای بگیری و من بخوام قایمش کنم و تو نتونی پیداش کنی

تا جایی بالشت باشه بهت میگم آرنیکا لالا تو هم سریع سرت رو میزاری روی باشت مثلا خوابیدی ولی به دو ثانیه نمیکشه بلند میشی بهم میخندی

به صداها خیلی حساسی حتی صدای آسانسور که به سمت بالا میاد رو میشنوی و میری پشت در وایمیستی و چون ما طبقه آخر هستیم معمولا با ورود بابا مواجه میشی و گل ازگلت میشکفه

خیلی خیلی بابایی هستی و به طور کل وقتی بابایی میاد خونه به جز مواقعی که شیر میخوای دیگه با من کاری نداری و دور و بر بابا میچرخی

تازگی ها هر وقت من تو آشپزخونه هستم تو هم اونجایی و صد البته بالاسر کشویی که من توش دستمال های آشپزخونه رو میزارم  و هر چی توش هست رو میریزی بیرون و عاشق اینی که رول نایلون زباله رو ولو کنی وسط آشپزخونه و با جیغ بلند من مواجه بشی

و البته یکی دو بار هم دستت لای کشو مونده ولی از اونجایی که خودت باعثش شدی گریه نمیکنی فقط میگی اهه اهه و من برمیگردم میبینم بعله دست نانازم مونده لای کشو، خب وروجک من با کشو چکار داری ها ... ها... 


عاشق دایی مصطفی هستی و هر وقت میریم خونه عسل جون سریع خودت رو میرسونی به اتاق دایی ببینی دایی هست عایا ؟ واگر دایی تو اتاقش باشه بیشتر اوقات میای یه دوری میزنی و باز میری پیش دایی و با دفتری که بهت داده سرگرم میشی . ورق هاشو  پاره میکنی و کلی ذوق میکنی

موقع خواب خیلی توی گوشت رو میخارونی و بعضی وقتها هم زخمش میکنی،منم بردمت دکتر گفتم شاید عفونت کرده که خدا رو شکر هیچی نبود و از روی عادت این کار رو میکنی و با برخورد جدی من مواجه میشی خخخخخخخخخخخ

موقعی که کاری میکنی که نباید و من بهت اخم میکنم میای با دو تا دستات صورتم رو میگیری و لبات رو میاری جلوی دهنم و بوسم میکنی و کلی هم خیسم میکنی ولی بوس کردنات همینجوری شیرینه عزیزم


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (22)

مامان سيد عرشيا
3 دی 92 7:57
چه عكساي قشنگي... چه دختر زيبايي ....ورود به 12 ماهگي هم مبارك باشه آرنيكا خانم.... چيزي به تولدت نمونده عزيزم. حتما ماماني درگير كارهاي تولد هم هست. انشاله به خوبي برگزار بشه.
سارا مامان محمدرضا
3 دی 92 8:11
11 ماهگیت مبارررک خوشکل خانوم
مامان هانا هانیتا
3 دی 92 11:30
سلام سلام گل خانوم ۱۱ ماهه مبارکه شیطون بلا مامان زری هانیتای من هم عادت آرنیکا رو داره و موقع خواب گوشش رو زخم میکنه عجب وروجکایی هستن این بجه ها خدا شما رو واسه آرنیکا و آرنیکا رو واسه مامان بابای گلش نگه داره
مامان زری
پاسخ
واقعا امان از دست این وروجک ها
مامان آیسو وآیسا
3 دی 92 12:09
وبلاگ قشنگی دارید دخملتونم خیلی نازززه من با اجازتون لینکتون کردم خوشحال میشم لینکم کنید... خصوصی
سارا مامان محمدرضا
3 دی 92 12:14
سلام زری جون. رمز آتلیه رو درستش کردم عزیزم. همون قبلیه. هر وقت خواستی برو ببین. بوووس
مامان زری
پاسخ
باشه حتما میبینم مرسی
مهسا مامان نلی
3 دی 92 13:34
الهی قربونش برم ارنیکا جون خیلی خنده های خوشگلی داره ادم با خنده هاش خندش میگیره .11 ماهگیت مبارک
مامان زری
پاسخ
مرسی مهسا جون
zahra
3 دی 92 14:13
elham
3 دی 92 14:40
چه گلی شدهایشالا پسر منم یه روز بابایی شه دست ازسرمن برداره.دیگه جونی برام نمونده
مامان امیــــرعلی (پســــرکـــــ شیطـــون)
3 دی 92 16:01
با این وروجکـــ من همیشه خونه تکونیه عید دارمـــ... چطور مگه ؟؟؟ قربوووووووووووووووووووون این دخمممممممممممل نااااااز برم من ...
مامان زری
پاسخ
آخه توی یکی از پستها احساس کردم فرش ها نیستن و الان هم که روفرشی روشه گفتم حتما خونه تکونی عید داری،من از الان غصم گرفته
مامان امیــــرعلی (پســــرکـــــ شیطـــون)
3 دی 92 16:19
عزیزدلم جاتون خیلی خالی بود ... اما به نظـــر منم هنوز برای آرنیکا جونم زوده آخه امیرعلی رو ی بار 15 ماهگی بردیم اصلا خوشش نیومد ولی اینبار کلی با دوست هاش کیفــــ کرد چون خودس میدویید اینور و اونور ... نه شقایق جون و ارشان نیومده بودن قرار بود بیان ولی نمیدونم چی شد ... شمارشونم نداشتم که زنگ بزنم ..... بچـــــــــــــــــم جنتلمن ه ...
مامان زری
پاسخ
مرسی زینب جون منم به همین دلیل شرکت نکردم
مامان ندا
3 دی 92 17:37
کلوچه مامان زری یازده ماهگیت مبارک ان شالله 110000ساله بشی خیلی ازفضولیات مثل نوژانه که
مامان زری
پاسخ
هر چی باشه دو تامون بهمنی هستیم دیگه ههههههههههه
مامان ندا
3 دی 92 17:38
اینم لینک متولدین دی وبهمن 91تونی نی سایت اگه بازم نتونستی بری بروتوقسمت تبادل نظربعدقسمت کانون متولدین سال 1391بعدمتولدین دی وبهمن 91 البته الان اونجاهم کمی خلوت شده دیگه نی نی هانمیذارن ادم بره اونجا جشن هم کنسل شدکسی دنبالش رونگرفت
شقایق(مامان ارشان)
3 دی 92 18:38
ماشـــــــــــــــــــــالا عزیز دلم بزرگ شدی. خیلی منتظر عکسای تولدت هستم.. خیلی خیلی خیلی کارهات مثل ارشان هست. بینهایت تفاهم دارید. میگم زری جون کی وقت دارید واسه امر خیر مزاحم بشیم؟؟ خخخخخخخ
مامان زری
پاسخ
هر وقت ارشان خاله آمادگی داشت، قدمتون به روی چشم تازه دایی آرنیکا هم که از اون روز نمایشگاه اعلام رضایت کرده چون ارشان رو خیلی دوست داره
مامانی غزل جوون
3 دی 92 19:00
ای جووووووووووووووونم چه ناز میخندی عزیز خاله خیلی نازی عزیزم هزار هزار تا دوستت دارم
مامان زری
پاسخ
منم دوست دارم خاله جون
نرگس
5 دی 92 11:25
خوشگل خانم 11 ماهگیت مبارک
شیما مامان شاهین کوچولو
5 دی 92 14:57
خوشگلم 12 ماهگیت مبارک باشه دیگه داریم به تولدت نزدیک میشیم مامانی شمارش معکوس شروع شده دیگه ما منتظر عکسهای تولد قرتی خانوم هستیم
مامان زری
پاسخ
وای از تولد نگو که هنوز هیچ کاری نکردم ،کلی غصه میخورم
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
7 دی 92 9:32
یازده ماهگیت مبارک. خاله جون چیزی به یکسالگیت نمونه. از الان منتظر عکسهای تولدت هستم.
مامان آلما
8 دی 92 14:18
قربون خنده هات
مامان آلما
8 دی 92 14:18
*.¸.*´ ¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨) (¸.•´ (¸.•´ .•´ ¸¸.•¨¯`• _____****__________**** ___***____***____***__ *** __***________****_______*** _***__________**_________*** _***____من آپم____________*** _***______مشتاق نیم نگاهی_*** __***_______هرچند گذرا____*** ___***_________________*** ____***______________ *** ______***___________*** ________***_______*** __________***___*** ____________***** _____________*** ______________*(¸.•*¨(¸.•*¨(¸.•*¨(¸.•*¨ ¸.•*´¨)¸.•*´¨)¸.•*
مامان کیاراد.آرزو
15 دی 92 11:35
11ماهگیت مبارک عزیزدلمایشاا...همیشه سلامت وشادباشی
مامان بابای الیسا
15 دی 92 15:27
قربون خنده های نازززززززززززززززززززززززت عزیزم
نی نی عسلک
1 بهمن 92 21:29
دختر باهوش!خیلی ناناز شدی!