راه رفتن فرشته کوچولو ی من
راه میرم و راه میرم آهسته آهسته راه میرم
راه میرم راه میرم دست به جلو راه میرم
عزیز دل مامان از روز جمعه 1392.11.25 دو سه تا قدم بر میداشتی و زودی از ترس مینشستی ولی از امروز یکشنبه 1392.11.27 تعداد قدم هات خیلی بیشتر شده و خودت هم کلی ذوق میکنی وقتی راه میری و به نظر من دیگه میشه گفت دخمل مامان داره راه میره
آرنیکای مامان در سن یکسال و 27 روزگیش تونست با پاهای کوچولوی قشنگش رو زمین بیکران خداوند به تنهایی قدم برداره
به نظر من راه رفتنت میتونه یکی از شیرین ترین تجربه هات تو زندگیت باشه و با بدست آوردن این توانایی وارد مرحله جدیدی از زندگیت شدی
سعی میکنم عکس راه رفتنت رو تو پست بعدی برات بذارم
آفرین به دختر باهوش خودم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی